جعد بن درهمجعْد بن دِرهَم، از متکلمان نیمه نخست قرن دوم که بهسبب قَدَری بودن و قول به خلق قرآن مشهور است. فهرست مندرجات۲ - تآثیر پذیری جعد از وهب در قول به قدر ۳ - زندانی شدن جعْد بن دِرهَم ۴ - عقاید جعْد بن دِرهَم ۵ - نظریه جعْد بن دِرهَم در مورد تنزیه مطلق ۶ - نظریه جعد درباره خلق قرآن ۷ - نظریه جعد درباره صفات خداوند ۸ - زندیق و مانوی مسلک بودن جعد بن درهم ۹ - اثر گذاری عقاید جعد بر جَهْم بن صَفْوان ۱۰ - معتزله ادامه دهنده راه جعد ۱۱ - فهرست منابع ۱۲ - پانویس ۱۳ - منبع ۱ - بیوگرافی جعْد بن دِرهَمدر باره اصل و نسب وی اختلافنظر وجود دارد. ثعالبی [۱]
عبدالملک بن محمد ثعالبی، لطائف المعارف، ج۱، ص ۴۳، چاپ ابراهیم ابیاری و حسن کامل صیرفی، قاهره (۱۳۷۹/۱۹۶۰).
او را از موالی بنی مروان، سمعانی [۲]
سمعانی، الانساب، ج ۲، ص ۶۶.
از موالی سُوَید بن غَفْلَه، ابننباته [۳]
ابننباته، کتاب سرح العیون: شرح رسالة ابنزیدون، ج۱، ص ۱۸۵، قاهره (۱۹۲۹).
از موالی بنی حَکَم، و ابنکثیر [۴]
ابنکثیر، البدایة و النهایة، ج ۹، ص ۲۴۶، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
از موالی ثوریین/ ثوریان دانستهاند. ابنتَیمیه [۵]
ابنتیمیه، بیان تلبیس الجهمیة فی تأسیس بدعهم الکلامیة، ج ۱، ص ۲۷۷، او، نقض تأسیس الجهمیة، چاپ محمد بن عبدالرحمان بن قاسم، (مؤسسه قرطبه) ۱۳۹۲.
او را جذریالاصل معرفی کرده است. اصل او را غالباً از حَرّان [۶]
ابنتیمیه، منهاج السنة النبویة، ج ۲، ص ۱۹۲، چاپ محمدرشاد سالم، حجاز (۱۴۰۶/۱۹۸۶).
[۷]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، حوادث و وفیات ۱۰۱ـ۱۲۰ ه، ص ۳۳۷، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۸]
ابوحامد بن مرزوق، التوسل بالنبی و بالصالحین، ج۱، ص ۹، استانبول ۱۳۶۵ ش.
و گاهی از خراسان [۹]
ابنکثیر، البدایة و النهایة، ج ۹، ص ۳۸۲، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
دانستهاند که ممکن است خراسان هم تصحیف حَرّان باشد گاهی نیز اصل او از همدان دانسته شده است. [۱۰]
طبری، تاریخ طبری (بیروت)، ج ۶، ص ۵۹۱.
[۱۱]
ابنکثیر، البدایة و النهایة، ج ۹، ص ۲۴۶، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
در باره تاریخ و محل تولد او اطلاع دقیقی در دست نیست، همین قدر میدانیم که تا پیش از بیان آرای خود در باره صفات خدا و خلق قرآن، در دمشق زندگی میکرده و در ایام خلافت هشام بن عبدالملک (حک: ۱۰۵ـ ۱۲۵)، بهسبب نامقبول بودن نظرهایش، تحت تعقیب قرار گرفته و به کوفه گریخته است. [۱۲]
ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۵، ص ۲۶۳.
[۱۳]
ابنکثیر، البدایة و النهایة، ج ۹، ص ۳۸۲، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
جعد دایی و مربی مروان بن محمد، آخرین خلیفه اموی، و نیز مربی فرزندش بود. از اینرو، مروان به جعدی شهرت یافته است [۱۴]
ابنندیم، الفهرست، ج۱، ص ۴۰۱.
[۱۵]
ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج ۵۷، ص ۳۲۸، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۱.
[۱۶]
ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۵، ص ۴۲۹.
[۱۷]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، حوادث و وفیات ۱۰۱ـ۱۲۰ ه، ص ۳۳۷، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۱۸]
محمد بن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج ۵، ص ۴۳۳، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ ۱۹۸۸.
[۱۹]
ابننباته، کتاب سرح العیون: شرح رسالة ابنزیدون، ج۱، ص ۱۸۵، قاهره (۱۹۲۹).
[۲۰]
ابنکثیر، البدایة و النهایة، ج ۹، ص ۳۸۲، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۲۱]
احمد بن علی قلقشندی، مآثر الانافة فی معالم الخلافة، ج ۱، ص ۱۶۲، چاپ عبدالستار احمد فراج، کویت ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت ۱۹۸۰.
[۲۲]
خالدالعلی، جهم بن صفوان و مکانته فی الفکر الاسلامی، ج۱، ص ۴۸، بغداد ۱۹۶۵.
.
۲ - تآثیر پذیری جعد از وهب در قول به قدرجعد از شاگردان و ارادتمندان وَهْب بن مُنَبّه بود. [۲۳]
محمد بن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج ۴، ص ۵۴۷، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ ۱۹۸۸.
[۲۴]
ابنکثیر، البدایة و النهایة، ج ۹، ص ۳۸۲، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
ممکن است جعد قول به قدر را از وهب گرفته باشد، چرا که بن ا بر گزارشها، وهْب مدتی بر این نظر بوده و کتابی هم در باره قدر نوشته بوده است [۲۵]
ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج ۶۳، ص ۳۸۵ـ۳۸۶، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۱.
اما، نظر وهب تغییر کرده، در حالیکه جعد قدری باقی مانده است. همچنین طبق گزارشهای موجود، وهب در باره توجه فوقالعاده جعد به مسئله صفات خدا هشدار داده و او را از غور در این مسئله منع نموده بود. [۲۶]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام،حوادث و وفیات ۱۰۱ـ۱۲۰ ه، ص ۳۳۸، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۲۷]
ابنکثیر، البدایة و النهایة، ج ۹، ص ۳۸۲، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۳ - زندانی شدن جعْد بن دِرهَمجعد مدتی زندانی بود و پیش از سال ۱۲۵، احتمالاً در سال ۱۲۴ یا ۱۲۰، ظاهراً بهسبب عقاید غیرمتعارفش، و چهبسا به علل سیاسی، به امر هشام بن عبدالملک و به دست خالد بن عبداللّه قسری، والی کوفه، در ملاعام بهقتل رسید. [۲۸]
محمد بن اسماعیل بخاری، خلق افعال العباد، ج۱، ص ۲۹ـ ۳۰، چاپ عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۲۹]
عثمان بن سعید دارمی، کتاب الردّ علی الجهمیة، ج۱، ص ۴، چاپ یوستا ویتستام، لوند ۱۹۶۰.
[۳۰]
عثمان بن سعید دارمی، کتاب الردّ علی الجهمیة، ج۱، ص ۱۰۰، چاپ یوستا ویتستام، لوند ۱۹۶۰.
[۳۱]
ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۵، ص ۲۶۳.
[۳۲]
ابنتیمیه، بیان تلبیس الجهمیة فی تأسیس بدعهم الکلامیة، ج ۱، ص ۲۷۷، او، نقض تأسیس الجهمیة، چاپ محمد بن عبدالرحمان بن قاسم، (مؤسسه قرطبه) ۱۳۹۲.
[۳۳]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، حوادث و وفیات ۱۰۱ـ۱۲۰ه، ص۳۳۷ـ ۳۳۸، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۳۴]
محمد بن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۵، ص۴۳۳، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ ۱۹۸۸.
[۳۵]
ابنکثیر، البدایة و النهایة، ج ۹، ص ۳۸۲، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
اگر زمان حکومت خالد برکوفه سالهای ۱۰۵ تا ۱۲۰ بوده باشد و جعد در ۱۲۴ کشته شده باشد، در اصالت داستان نحوه قتل او، که در روز عید قربان و به صورت قربانی کردن جعد بوده، میتوان تردید کرد؛ اما، چون در ذکر دقیق سالها ممکن است اشتباه شده باشد و ماجرای جعد و خالد بارها نقل شده است، این گزارش را فیالجمله باید درست تلقی کرد [۳۶]
خالدالعلی، جهم بن صفوان و مکانته فی الفکر الاسلامی، ج۱، ص ۴۷ـ۵۳، بغداد ۱۹۶۵.
.
۴ - عقاید جعْد بن دِرهَمدر منابع، عقاید مختلفی به جعد نسبت داده شده است. این عقاید را میتوان ذیل دو عنوان کلی تقسیم کرد: قول به قَدَر و میل به تنزیه مطلق. جعد قائل به قَدَر (در اینجا یعنی اختیار مطلق انسان) بود و از پیشگامان این اندیشه در عالم اسلامی محسوب میشود. [۳۷]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ج۱، ص ۱۹، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره: مکتبة محمدعلی صبیح و اولاده.
[۳۸]
شهفور بن طاهر اسفراینی، التبصیر فیالدین و تمییز الفرقة الناجیة عن الفرق الهالکین، ج۱، ص ۱۳، چاپ محمدزاهد کوثری، قاهره ۱۳۵۹/۱۹۴۰.
[۳۹]
ابنجوزی، تلبیس ابلیس، ج۱، ص ۱۱۸، چاپ سید جمیلی، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۴۰]
ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۵، ص ۴۲۹.
[۴۱]
اسد حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعة، ج ۲، جزء ۳، ص ۱۲۲، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
اقوال دیگری که به جعد نسبت داده شده، همگی روایتهایی از قول او به قدر است از جمله اینکه او پدر را خالق حقیقی و خدا را خالق مجازی طفل میدانسته، یا به وجود آمدن جانوران کوچک در گوشت فاسد را نشانه قدرت انسان در به وجود آوردن آنها میشمرده، یا اینکه ایجاد خمر را که اسباب معصیت است، نه فعل خدا که فعل بشر به حساب میآورده است. [۴۲]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ج۱، ص ۲۷۹، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره: مکتبة محمدعلی صبیح و اولاده.
[۴۳]
ابنحزم، الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، ج ۵، ص۷۰، چاپ محمدابراهیم نصر و عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۴۴]
محسن جهانگیری، «قدریان نخستین»، ج۱، ص ۳ـ۶، معارف، دوره ۵، ش ۱ (فروردین ـ تیر ۱۳۶۷).
حتی این نظر جعد را که نظر (تفکر) اوّلی که معرفت از آن حاصل میشود، فعلی بدون فاعل است، [۴۵]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ج۱، ص ۲۷۹، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره: مکتبة محمدعلی صبیح و اولاده.
[۴۶]
شهفور بن طاهر اسفراینی، التبصیر فیالدین و تمییز الفرقة الناجیة عن الفرق الهالکین، ج۱، ص ۸۲، چاپ محمدزاهد کوثری، قاهره ۱۳۵۹/۱۹۴۰.
میتوان بر مبنای تمایل او به کاملاً مختار دیدن انسان تفسیر کرد، چرا که با فاعل نداشتن این تفکر اولیه، انتساب آن به خداوند منتفی میشود.
۵ - نظریه جعْد بن دِرهَم در مورد تنزیه مطلقتمایل جعد به تنزیه مطلق در دو مسئله به صورت بارز نمایان است، یکی نظر او در باره خلق قرآن و دیگر آرای او در باره صفات خدا. در هر دو این مسائل آرای او پیشاهنگ آرای جَهْمیه و معتزله است. ۶ - نظریه جعد درباره خلق قرآنجعد نظریه خلق قرآن را مطرح و ازلی و قدیم بودن آن را رد کرده است. [۴۷]
ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۷، ص ۷۵.
[۴۸]
ابنتیمیه، جامعالرسائل، ج ۱، ص ۱۵۶، ج ۱، چاپ محمدرشاد سالم، رساله ۱۰: رساله فی الجواب عمَّن یقول ان صفات الرب تعالی نسب و اضافات و غیرذلک، قاهره ۱۳۸۹/۱۹۶۹.
[۴۹]
ابنتیمیه، جامعالرسائل، ج ۱، ص ۱۶۲، ج ۱، چاپ محمدرشاد سالم، رساله ۱۰: رساله فی الجواب عمَّن یقول ان صفات الرب تعالی نسب و اضافات و غیرذلک، قاهره ۱۳۸۹/۱۹۶۹.
[۵۰]
ابنتیمیه، درء تعارض العقل و النقل، ج۱، ص۲۶۷ـ۲۶۹، چاپ محمدرشاد سالم، ریاض (۱۳۹۹ـ۱۴۰۳/ ۱۹۷۹ـ۱۹۸۳).
[۵۱]
ابنتیمیه، درء تعارض العقل و النقل، ج۲، ص ۱۱۱، چاپ محمدرشاد سالم، ریاض (۱۳۹۹ـ۱۴۰۳/ ۱۹۷۹ـ۱۹۸۳).
[۵۲]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، حوادث و وفیات ۱۰۱ـ۱۲۰ ه، ص ۳۳۷،چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۵۳]
ابنکثیر، البدایة و النهایة، ج ۹، ص ۳۸۲، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۵۴]
ویلفرد مادلونگ، مکتبها و فرقههای اسلامی در سدههای میانه، ج۱، ص ۱۰۷ـ ۱۰۸، ترجمه جواد قاسمی، مشهد ۱۳۷۵ ش.
۷ - نظریه جعد درباره صفات خداوندهمچنین گفته شده که او صفات خداوند، به ویژه صفت متکلم، را نفی میکرد و نخستین کسی است که در اسلام چنین رأیی داشته است. [۵۵]
ابنتیمیه، بیان تلبیس الجهمیة فی تأسیس بدعهم الکلامیة، ج ۱، ص ۲۷۷، او، نقض تأسیس الجهمیة، چاپ محمد بن عبدالرحمان بن قاسم، (مؤسسه قرطبه) ۱۳۹۲.
[۵۶]
ابنتیمیه، درء تعارض العقل و النقل، ج ۱، ص ۳۱۲، چاپ محمدرشاد سالم، ریاض (۱۳۹۹ـ۱۴۰۳/ ۱۹۷۹ـ۱۹۸۳).
[۵۷]
ابنتیمیه، درء تعارض العقل و النقل، ج ۶، ص ۲۶۶، چاپ محمدرشاد سالم، ریاض (۱۳۹۹ـ۱۴۰۳/ ۱۹۷۹ـ۱۹۸۳).
[۵۸]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، حوادث و وفیات ۱۰۱ـ۱۲۰ ه، ص ۳۳۷،چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
از توضیحاتی که در منابع آمده میتوان دریافت که او از نسبت دادن صفاتی به خدا که میتوانسته جنبه تشبیهی داشته باشد (مانند تکلم) پرهیز داشته است. نفی دوستی ابراهیم با خداوند را، که در منابع مربوط به ماجرای قتل او از قول خالد بن عبداللّه قسری به آن اشاره شده، و نیز انکار استوای خداوند بر عرش [۵۹]
ابنتیمیه، بیان تلبیس الجهمیة فی تأسیس بدعهم الکلامیة، ج ۱، ص ۱۲۷، او، نقض تأسیس الجهمیة، چاپ محمد بن عبدالرحمان بن قاسم، (مؤسسه قرطبه) ۱۳۹۲.
را نیز باید بر اساس همین رویکرد تنزیهی تفسیر کرد.
۸ - زندیق و مانوی مسلک بودن جعد بن درهمعقاید جعد، که در زمان خودش بدعت محسوب میشده، سبب شده است او را زندیق و حتی مانوی مسلک بدانند. [۶۰]
ابنندیم، الفهرست، ج۱، ص ۴۰۱.
[۶۱]
عبدالملک بن محمد ثعالبی، لطائف المعارف، ج۱، ص ۴۴، چاپ ابراهیم ابیاری و حسن کامل صیرفی، قاهره (۱۳۷۹/۱۹۶۰).
[۶۲]
ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج ۹، ص ۱۷۶، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۱.
[۶۳]
ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۵، ص ۴۲۹.
[۶۴]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، حوادث و وفیات ۱۰۱ـ۱۲۰ ه، ص ۳۳۷،چاپ عمر عبدالسلام تدمری،، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
همچنین آرای او را با سلسلهای از اشخاص به یهودیان پیوند دادهاند. [۶۵]
ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۷، ص ۷۵.
[۶۶]
ابنکثیر، البدایة و النهایة، ج ۹، ص ۳۸۲، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
اینگونه تحلیلها را میتوان افسانههای برساخته مخالفان دانست. [۶۷]
ویلفرد مادلونگ، مکتبها و فرقههای اسلامی در سدههای میانه، ج۱، ص ۹۹ـ۱۰۰، ترجمه جواد قاسمی، مشهد ۱۳۷۵ ش.
۹ - اثر گذاری عقاید جعد بر جَهْم بن صَفْوانعقاید جعد بیواسطه بر جَهْم بن صَفْوان، پیشاهنگ فرقه جهمیه، اثر داشته [۶۸]
محمد بن اسماعیل بخاری، خلق افعال العباد، ج۱، ص۳۰، چاپ عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۶۹]
ابنتیمیه، بیان تلبیس الجهمیة فی تأسیس بدعهم الکلامیة، ج ۱، ص ۴۴۸، او، نقض تأسیس الجهمیة، چاپ محمد بن عبدالرحمان بن قاسم، (مؤسسه قرطبه) ۱۳۹۲.
[۷۰]
ابنکثیر، البدایة و النهایة، ج ۹، ص ۳۸۲، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
و او موضع تنزیهی خود و قول به خلق قرآن را از او گرفته است اما، در زمینه قدر جهم با جعد موافق نبوده و از مُجَبِّره (گروهی که به جبر انسان معتقد بودند) محسوب میشده است.
۱۰ - معتزله ادامه دهنده راه جعدمعتزله علاوه بر مسائل خلق قرآن و صفات خدا، در مسئله قدر و اختیار نیز ادامهدهنده راه جعد محسوب میشوند [۷۱]
بوعمران، مسئله اختیار در تفکر اسلامی و پاسخ معتزله به آن، ترجمه اسماعیل سعادت، تهران ۱۳۸۲ ش.
در برخی منابع، به جعدیانی اشاره شده است که عقاید تشبیهی داشته و از فرق خوارج دانسته شدهاند. این گروه را نباید با پیروان جعد بن درهم اشتباه کرد. [۷۲]
محمدجواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ذیل «جعدیه»، مشهد ۱۳۶۸ ش.
۱۱ - فهرست منابع(۱) ابناثیر، الکامل فی التاریخ. (۲) ابنتیمیه، بیان تلبیس الجهمیة فی تأسیس بدعهم الکلامیة، او، نقض تأسیس الجهمیة، چاپ محمد بن عبدالرحمان بن قاسم، (مؤسسه قرطبه) ۱۳۹۲. (۳) ابنتیمیه، جامعالرسائل، ج ۱، چاپ محمدرشاد سالم، رساله ۱۰: رساله فی الجواب عمَّن یقول ان صفات الرب تعالی نسب و اضافات و غیرذلک، قاهره ۱۳۸۹/۱۹۶۹. (۴) ابنتیمیه، درء تعارض العقل و النقل، چاپ محمدرشاد سالم، ریاض (۱۳۹۹ـ۱۴۰۳/ ۱۹۷۹ـ۱۹۸۳). (۵) ابنتیمیه، منهاج السنة النبویة، چاپ محمدرشاد سالم، حجاز (۱۴۰۶/۱۹۸۶). (۶) ابنجوزی، تلبیس ابلیس، چاپ سید جمیلی، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹. (۷) ابنحزم، الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، چاپ محمدابراهیم نصر و عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵. (۸) ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۱. (۹) ابنکثیر، البدایة و النهایة، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۱۰) ابننباته، کتاب سرح العیون: شرح رسالة ابنزیدون، قاهره (۱۹۲۹). (۱۱) ابنندیم، الفهرست. (۱۲) ابوحامد بن مرزوق، التوسل بالنبی و بالصالحین، استانبول ۱۳۶۵ ش. (۱۳) شهفور بن طاهر اسفراینی، التبصیر فیالدین و تمییز الفرقة الناجیة عن الفرق الهالکین، چاپ محمدزاهد کوثری، قاهره ۱۳۵۹/۱۹۴۰. (۱۴) محمد بن اسماعیل بخاری، خلق افعال العباد، چاپ عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱. (۱۵) عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره: مکتبة محمدعلی صبیح و اولاده. (۱۶) بوعمران، مسئله اختیار در تفکر اسلامی و پاسخ معتزله به آن، ترجمه اسماعیل سعادت، تهران ۱۳۸۲ ش. (۱۷) عبدالملک بن محمد ثعالبی، لطائف المعارف، چاپ ابراهیم ابیاری و حسن کامل صیرفی، قاهره (۱۳۷۹/۱۹۶۰). (۱۸) محسن جهانگیری، «قدریان نخستین»، معارف، دوره ۵، ش ۱ (فروردین ـ تیر ۱۳۶۷). (۱۹) اسد حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعة، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۲۰) خالد العلی، جهم بن صفوان و مکانته فی الفکر الاسلامی، بغداد ۱۹۶۵. (۲۱) عثمان بن سعید دارمی، کتاب الردّ علی الجهمیة، چاپ یوستا ویتستام، لوند ۱۹۶۰. (۲۲) محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۱۰۱ـ۱۲۰ ه، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰. (۲۳) محمد بن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ ۱۹۸۸. (۲۴) سمعانی، الانساب. (۲۵) طبری، تاریخ طبری (بیروت). (۲۶) احمد بن علی قلقشندی، مآثر الانافة فی معالم الخلافة، چاپ عبدالستار احمد فراج، کویت ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت ۱۹۸۰. (۲۷) ویلفرد مادلونگ، مکتبها و فرقههای اسلامی در سدههای میانه، ترجمه جواد قاسمی، مشهد ۱۳۷۵ ش. (۲۸) محمدجواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد ۱۳۶۸ ش. ۱۲ - پانویس
۱۳ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جعد بن درهم»، شماره۴۶۹۰. |